اول شخص مفرد زندگی من.
هوالمبین... این روزها...به آسانی آب خوردن لحظه های خوش زندگی را به معجزه تبدیل می کنی... معجزاتی که لذتش تا ابد ماندنی است... اینکه تو همان فرشته ی پاکِ ناتوان دیروز...گریه های نوزادی را به مکالماتی بس شیرین تبدیل کرده است...چیزی جز معجزه است؟! میگویم...مبین مامان سیب زمینی میخوری؟؟ جوابم میدهی... نـــــــــــه...اُردَم !!!(خوردم!) خوردم؟!!!!مامانی زهرا تایید میکند نوش جان کردنت را. تو کی اینقدر بزرگ شده ای که جوابم را با اول شخص مفرد میدهی؟درست در بیست ماه و هفده روزگی. جواب شیرینت را به هرکس که می گویم..وسوسه میشود مکالمه ای با تو داشته باشد تا جوابت اُردم باشد... و تو زیرکانه پاسخ میدهی...من فدای این ظرا...