خونه ی عشقه
چقدر خونه ی جدیدمون رو دوست دارم
همین خونه ای که ...
همین خونه ای که یه اتاق کوچیک داره با کلی وسایل کوچیک...کلی اسباب بازی...کلی لباس های یک وجبی...و کلی کفش های کمتر از 15 سانتی متر!!!
همین خونه ای که توی اشپزخونه اش قابلمه های کوچولو و قاشق های پلاستیکی نرم و زیر انداز پیدا میشه و یخچال فریزرش همیشه هویج و ماهیچه و نخود سبز و اردبرنج و....داره!!!
همین خونه ای رو میگم که توی هالش یه استخر بادی پر از اسباب بازی های صدا دار داره و روی فرشش پر از توپ های رنگارنگه...میز تی ویش طرح داره و جای دست های کوچیک و انگشتای یه فرشته است...
همین جا که دوطبقه ی اخر کتابخونه اش همیشه کتابهاش نامرتبه و گلدون بنفشش شکسته...
همین جا که هر وقت راه میری یه اسباب بازی میره زیر پات و صداش در میاد یا باطری کنترل هاش بیرونه ...
همین خونه ی قشنگی که گوشه ی کاغذ دیواریش از پایین کنده شده و هر دفعه بیشتر میشه...
همین جا که یه دستگاه بخور شبانه روز زحمت میکشه...
همین خونه ای که روی میز ارایشیم لوسیون و روغن کودکه ؛روی آینه جای دوتا دست و دوتا پاست...ولی اینقدر زیباست که با کلی خونه تکونی نمیدونم چرا نتونستم اونا رو پاک کنم؟؟
همین خونه ای که توی کشوهام پر از قطره اهن و اد و مولتی و استامینیفون و....هست
جایی که تخت گلدار قهوه ای با کلی پوشک و لباس خواب و کلاه و....توی اتاقمونه....
همین خونه ای که توی کمد رختخواب هاش یه سری بالشت سایز مینی هست...
همین خونه ای که توی حمام یه مینی واش و کلی پودر لکه بر و رخت اویز فسقلی و شامپو لیف ,عروسک های حمومی و وان ابی رنگ بیشتر از شامپوهای ما جا گرفته
همین جایی رو میگم که نفس های تو گرمش میکنه فرشته!
دوسش دارم..بیشتر و بیشتر از قبل احساس ارامش میکنم توش...چون تو هستی ..کوچولوی مهربونم
همه جای خونه یه ردی از تو هست...یه نشون
بوی تن تو عطر خونه امونه
شاید نامرتب باشه...شاید شلوغ به نظر برسه....ولی برای من بهترین خونه است
اینجا....خونه ی عشقه...و تو ....ثمره ی این عشق!
برای من تو نفسی....یه نفس عمیق توی هوای ناب بهاری...زیر درخت های نارنج....قطره های بارون...و بوی خاک خیس.
سربلند باشی فرشته ی پاکم....
یادم باشد...همین روزها رو میگم....همین لذت شیرین رو....همین ...
خدایم....مهربونیت رو در حقم تمام کن...پسرم سالم و شاد در پناه تو؛ آمین.
این پست عکس هم دارد ان شاالله ....:)