مبين مبين ، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 30 روز سن داره

پسرم شکوفه بهاری، دخترم شکوفه ی صورتی

مبین نفسٍ....

1392/4/29 14:00
نویسنده : مامان هدي
504 بازدید
اشتراک گذاری

یا حق....

عزیزترینِ دنیای مادرانه ام...

بازی جدیدی را چندماهی است اختراع کردی...

و جرقه اش همان دلتنگی های همیشگی ات برای آنها که دوستشان داری بود...

چقدر تو ریز بین و نکته سنجی..چقدر حواست جمع است....و ما چقدر خوش خیال!!!!

اولین بار خودت گفتی....همه را....و من فقط خندیدم..عشق کردم ..بوسیدم دهان کوچک و نقلی ات را....

اینکه میدانی هرکس چه اصطلاحی را برایت بکار می برد....

و جدو و مامانی زهرا را که وقتی ازم پرسیدی...یادم نبود..و خودت گفتی....

فدای این همه دقت و مهربانی ات....من با تو چیزی کم ندارم..هیچ!

میپرسی....

_مامان خاله بیدا چی میده؟؟

و بازی شروع میشود... این یعنی من یکی یکی بپرسم و تو جواب بدهی..و با هر جواب لبخندت پررنگ تر شود و دلتنگی ات کم تر...

_مبین خاله ندا چی میگه ؟

_مبین حبیبِ...مبین طلای خاله!

_خاله کوثر چی میگه؟

_مبین همبول نشو...مبین همبولِ!

_مامانی زهرا؟

_مبین عزیزم بیا بدلم دیده!

_بابا حسین؟؟

_پسرم بیا بدلم!

_آقا جون؟

_ابنی...مبینِ آ آ جون

_دایی شهاب؟

_جیدر جیدر

_عمه بشرا؟

_پسرا جیدر طلا...دخترا مست بلا

_عمه فاطمه؟

_طلا طلا....

_بی بی ؟

_شوح شد...زنده دیِ بی بی...

_جدو؟

_بابا بابا پسر پسر....پسر پسر بابا بابا

_عمو ابراهیم؟

_عشد عمو تیه؟

مبین مـــــــــــــــــــــا مـــــــــــــــــــــــان چی میگه بهت؟؟؟؟؟؟؟

_مبین نَبَسه!!!!

و تو نفسِ بالنده ی منی.....حیاتم!

خــــــــــــــــدایا در پناهت...لاحول و لا قوه الا بالله.....العلی العظیم....ماشاالله

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (10)

ملیحه مامان پریا
29 تیر 92 15:11
زنده باشی مبین متین


قربووووونت
سوسن(مامان پرنسس باران)
29 تیر 92 16:37
آخه من نخورمت چیکار کنم؟آخه کی پسر به جیگری و شیرینی تو دیده؟آخه چقدر میخوای دلمون رو آب کنی؟آخه من فدای هوش و ذکاوتت میشم با کشف این بازیهات...
وااااای هدی...بوس بارونش کن از طرف من...


تو که کامنت میذاری من دلم برات تنگ میشه...خیلی
چشمممممممممم
الهه مامان گلسا
29 تیر 92 19:01
هدی گلسا هم این باازی رو میکنه

شاید از 4-5 ماه پیش

خیلی جالبه که اینقدر دقیقا

گلسا هم یهو از عموش چیزی گفت که من از خنده روده بر شد



فداشون بشم




الهی فدای گلسای باهوش برم...

واقعا جای تغحب داره این همه دقت...

من که اولین بار شنیدم شاخ در اوردم..ههههه

هزارماشاالله به دنیاشون...به ریز بینی اشون..

ببوسش الهه...محکم.


بهار
29 تیر 92 22:42
حالا بگو ببینم خاله بهار چی میگه؟!هان...بگو...بگو ببینم؟؟؟


میگه مبین میام میخورمت !!! هههههه
زهرا(مامان پارسا)
30 تیر 92 8:33
بهترين چيز همونيه كه مامان هدي خواسته:
خــــــــــــــــدایا در پناهت...لاحول و لا قوه الا بالله.....العلی العظیم....ماشاالله . ديگه چيزي نميمونه باهوش كوچولو.


ممنون زهرای مهربونم...
همین یعنی همه چیز
سپیده
30 تیر 92 12:10
قربونت برم پسرک باهوش


زنده باشی...
ببوس عروسک رو
مامان بهادر
30 تیر 92 17:34
چه بازی جالبی
من فدای شیرین زبونیت بشم


عزیزی...
ببوس بهادر خندون رو...
صدف
31 تیر 92 15:08
الهی فدای شیرین زبونیات بشم شازده کوشولو
هرکی رو از آراد میپرسیم چی میگه جواب میده : " دوسی دا اَم "
خدایا خودت حافظشون باش


آخ فدای این ابراز عشقشون بشممممممممممممممممممممممم من....
زندگیشون عاشقانه...عاقبت بخیر بشن...فداشون
هاله
7 مرداد 92 23:38
ماشالا به این پسر دقیق


دقیق!
مامان. آراز
14 مرداد 92 22:03
مبین جون نفسیااااااااااا نفس

بزرگ شی -بابا که شدی میفهمی

همیشه نفس باشی


قررررررررررررربانت....
ایشالا...ایشالا