ا +د ...اهن

1390/9/1 2:29

نویسنده : مامان هدي

551 بازدید

اشتراک گذاری

فدای تو که تا قوطی شونو میارم میدونی وقتشه

قطره چکونو میبینی صورت ماهت بهم میریزه و اخم میکنی

هنوز نخورده حالت بهم میخوره از دیدنش...دهنتو محکم میکنی فدای تو

مگه میدونی چیه...یعنی یادت میمونه...یعنی تو حافظه ات ثبت شده؟؟!

وای امشب نزدیک بود درسته قورتت بدم

عاشقتم....عاشق دقتت...عاشق حس چشایی ات...عاشق حافظه ات...عاشقه...

همه چیزت...عاشق تو!!!

نفسمی بخدا

خدایا در پناه خودت...نگهدارش باش

پسندها (0) پسندیدم

شما اولین مشوق باشید!

مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (6)

خاطره مامان بردیا
1 آذر 90 14:23

اوخییییییییی جونم قربونت برم که قطره دوست نداری عزیزم

بردیا بر عکس تو تا قاشق و شیشه شربت و دست من می بینه ذوق می کنه

بردیا کلا چیگرههههه

صوفی مامان رادمهر
5 آذر 90 13:35

مبین جونم خدای مهربون این مامان عاشق رو برات صحیح و سالم حفظ کنه عزیزمممممممممم...

ممنون عزیزم
همه مادرها رو برای همه بچه ها

سپید مامان علی آقا
6 آذر 90 11:21

جانم این مبین عسل خاله عین علی از ویتامین و قطره آهن خوشش نمیاد
وقتی می بیندش دهنشو محکم قفل می کنه

قربونشون برم من

مامان رانيا
6 آذر 90 21:34

خيلي ناز نكاه مي كنه ماشاله

مامان نفس
7 آذر 90 8:21

حسین (ع) بیشتر از آب تشنه لبیک بود افسوس که بجای افکارش زخمهای تنش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند

فائزه-مامان مهديار
7 خرداد 91 13:25

مامان مبين من ماه6بارداري ام واين نوشته هات منو واسه ديدن پسرم بي تاب ميكنه واشكمو درمياره خدانگهدار مبينت باشه

خوشحالمممم ایشالا بیای و خبر بدنیا اومدن پسر نازت رو بدی....سالم و شاد باشید