مبين مبين 13 سالگیت مبارک

پسرم شکوفه بهاری، دخترم شکوفه ی صورتی

یک سال و...سی روز

1391/3/21 9:48
نویسنده : مامان هدي
903 بازدید
اشتراک گذاری
 
 
به تو دست میسایم و جهان را در میابم

 به تو می اندیشم و جهان را لمس میکنم

معلق و بی انتها عریان می وزم.می بارم .می تابم

آسمانم ستارگان و زمین .

و گندم

عطرآگینی که دانه می بندد

رقصان در جان سبز خویش از تو عبور میکنم

چنان که تندری از شب می درخشم

و فرو می ریزم.

 سیصد و نود و پنج روزه ی من....

13ماهه شدی گل نازک گندمم...مبارکت باشد...

دیدی...چه زود...

میگذرد روزهایی که هر ثانیه اش برایم ارزشمند است

تو مسیرت را برو...

من در هر زمان...کمی می ایستم...تا خوب هضمش کنم...و پشت سرت می ایم...

انصاف است..این همه دلدادگی یک جا؟!

کدامشان را عاشق شوم...کدامشان را در خاطرم بسپارم؟

که همه برایم ستودنی است...همه برایم شیرین ترین انند.

مگر خوشبختی چیست؟

برای من همینکه تو باشی...همینکه صدای بودنت اهنگ زندگی ام باشم...همینکه عطر نفسهایت را نفس بکشم...است

یکسال و سی روز است امدی؟ در عجبم....گویی روزهای نبودنت را بخاطر ندارم...

عجیب دلبسته ات شده ایم...عاشقتر...و هر بار می اندیشم که این اخر حد دوست داشتن است

که کسی نبوده بیشتر از این دوست بدارد....عاشق باشد!

تو گندمی...برکتی...ارامشی...یکدستی...امیدی...

بمان برکت زندگی...بمان و زندگیمان را طلایی تر کن

خدایا گندمم در پناه تو

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (21)

بهار
21 خرداد 91 11:09
زندگیتون طلایی و پر برکت عزیزم....
زندگیتون روشن و پر از نور به وجود مبین...


ممنون چقدر قشنگ گفتی....دلم میخواد بیای و خبر مامان شدنت رو بدی........زندگیت بهاری
بهار
21 خرداد 91 11:17
گندمزار قشنگیه...
دندونای ریز مبین...
موهای صاف مبین...
و خال پشت لب مبین...
همیشه خوش باشین عزیز...


ممنون دوست خوبم......زندگیت شاد
خاله ندا
21 خرداد 91 12:37
عکس اول و دوم خیلی قشنگ بودن
13 ماهگیت مبارک ماه خاله


ممنون ندای عزیزممممم دلم برات تنگ شده...خیلی
شامیتا مامان تینا
21 خرداد 91 12:52
مبینم این تویی که این همه شیرینی ؟

این تویی که بهترین ژستارو داری و بهترین عکسهارو خلق میکنی ؟

خیلی دوست داشتنی هستی

همیشه سلامت باشی پسر اردیبهشتی


ممنون شامیتای مهربون....
ببوس روی ماه عروسک خوش خنده اتو...زنده باشه
صوفی مامان رادمهر
21 خرداد 91 13:46
عزیییییییییییز دلم چقدر عکسات قشنگ شدن... اینجا کجاست انقدر قشنگه... دقت کردی موها و چشمای نازت رنگ همون گندمای خوشگله... هدی دمت گرم با این قلمت با این عکاسیت


ممنون عزیزم....
تو راه قزوین....اتوبان...جای خاصی نیست...ولی ادم وقتی خوب ببینه خیلی زیباست...
ممنون بابت این همه مهربونیت
شعرش مال شاملو بود....
سمیرا مامان آنیتا
21 خرداد 91 14:22
تو هم یک نویسنده بی نظیری
هم یک عکاس ماهر
و
از همه مهمتر یک مادر عاشقی
.
همه چیز عالیه هدی
خدا رو شکر



ممنون سمیرا ی خوبم...تو خیلی لطف داری...ببوس دختر اسمونیت رو
سوسن(مامان پرنسس باران)
21 خرداد 91 19:51
ای من به فدای اون خنده ملوست

فقط باید تو رو چلوند...

دلم برای اون صدای ظریفت یه ذره شده..


منم دلم برای سفید برفی ات تنگ شده...ببینیم هم دیگه رو...
خاله کوثری...
22 خرداد 91 0:06
قربون قیافت بشم.....موهات قشنگه...دلم برات یذره شد...میام پیشت تلافی یک سال......باهات حال میکنم...


منتظرم....یاد پارسال بخیر....
بانو
22 خرداد 91 10:59
اي جان..... مبين عزيزم... خيلي ناز شده ماشالا... خيلي دوست دارم ديدم مثل تو باشه هدي جان به نكته هاي مثبت همه چي نگاه كنم... بايد اعتراف كنم خيلي چيزا ازت ياد گرفتم... از ته قلبم براي خودتون و عشق كوچولوتون آرزوي سلامتي ميكنم


ممنون بانوی عزیز....
اره خودمم دارم تمرین میکنم...
مادری مسولیته...سنگین و سخته...ولی میتونیم شیرینیاش رو لذت ببریم...
الیسا
22 خرداد 91 13:10
هدی منم محمدصادق رو می برم گندمزار ....
اصلا باید برد ....

دونه گندمت همیشه شاد ...


ببر حتما....نزدیکتونه...مبین که عشق کرد
سپید مامان علی
22 خرداد 91 14:09
13 ماهگی مبین جونی مبارک...چقدر عکسات نازه پسر دوست داشتنی من


ممنون عزیزم
مونایی
22 خرداد 91 14:34
گل گندم مو طلایی .


چه قشنگ
خاطره مامان بردیا
22 خرداد 91 20:16
13 ماهگیت مبارک عزیزمممممممممم با اون موهای لخت خوشگلت


ممنون عزیزم
سعیده
23 خرداد 91 12:59
مثل همیشه خودم و مهدیار رو توی همه جاهایی تو و مبین هستین میبینم......13 ماهگیت مبارک پسر قشنگم


ممنون از این همه مهربونیت....ببوس پسر بهاریت رو
شادي
23 خرداد 91 15:56
پاينده باشي گل گندم



ممنون عزیزم
مامان مهدیار
23 خرداد 91 16:30
فدای عکسای نازت که منو بی تاب اومدن مهدیارم میکنه خاله فداتشم
خسته نباشی هدی جان
کجامیتونم خاطرات بارداریتو بخونم؟؟؟؟؟؟؟


برو از اول تاپیک خاطرات بارداریه...بخون
ایشالا مهدیار هم سالم و سلامت بدنیا میاد...خبرشو اینجا بهم بدی...
مامان مهدیار
23 خرداد 91 16:34
هدی جان نوشته های قشنگت باعث شد منم واسه تو راهیم وبلاگ بسازم
واقعا یه مامان عاشقی


ممنون...ایشالا تو راهیت به سلامت برسه....مامان عاشق
ساناز
23 خرداد 91 16:57
عکسا عالی بودن مثل نوشته هات

ببوس فرشتتو


ممنون ساناز عزیز
صدف
23 خرداد 91 23:39
سیزده ماهگیت مبارک . فدای اون نگاه قشنگ و پرمعنیت


ممنون عزیزمممممممم
مریم مامان ستایش
25 خرداد 91 2:02
13 ماهگیت مبارک مرد کوچک.الهی 1300 ساله شی.خیلی عکسات ناز شدن


فائزه-مامان مهدیار
1 تیر 91 14:15
هدی جون سلام عزیزم
من از زایمان طبیعی میترسم شما مبین جون رو با چه روشی بدنیا آوردی؟؟؟راستی یه سر به وب مهدیار هم بزن عزیزم منتظرم!



سرزدم....
عزیزم...