منطق!
هوالمبین
من عــــــــاشق این منطق و استدلال کودکانه ی توام...ماشاالله
_مامان آب می خوام...
برایت کمی آب میریزم توی لیوان...
_مامان آب بُلَند میخوام!
راست میگی خوب....آب تو لیوان بلند میشه!
...........
داری بستنی میخوری..
_یکمی به مامان میدی؟
_نه مامان ، من توچولوام تو بُزُردی! من بستنی دوس دارم!
فدای این دلیل ات...البته بعدش دادی مهربونم!
..........
شب توی رختخواب...
_مبین بخواب...تا صبح که خورشید خانوم در اومد ببرمت پارک ، تاب بازی کنی ....سرسره بازی کنی.
_ سرسره داعه! خوشید خانوم داعش میتونه...میشوزم!
دقیقا پسرم!!!!
.......
_مبین چند بار گفتم اینو نذار دهنت کثیفه!
_نمی دونم مامان ، بازم بدو...
.....
کافیه بهت بخورم ....بیافتی زمین...کاملا اتفاقی...
_واااا مامان چرا هُلم میدی....!
من هلت ندادم مامان
_چرا ..ببین آفتادم سمین! دیده هلم نده می تسم!
فدای منطق ات!
............
بهت میگم....تو جیگر مامانی...اقا کوچولویی...شیرین پسری...نازدونه ای...
_نه من مبین ام!!!!!
واقعا بقیه اش یادم نیست...حیف...
دوستت دارم مبین جونم.
و هوالعلی العظیم....