مبين مبين 13 سالگیت مبارک

پسرم شکوفه بهاری، دخترم شکوفه ی صورتی

موش و بوس!

1391/10/26 17:15
نویسنده : مامان هدي
432 بازدید
اشتراک گذاری

مموشک مامان

اینقدر وقت گفتن بوس و موش لبات خوردنی میشه که هرچقدر فیلم بگیرم کمه! اخه حرکت سرت و چشات و ابروهات و...نمک میشی.

هرچقدر اذیتت کنیم و بگیم ...بگو بوس..بگو موش..ده تا موش برات میکشیم و میگیم این چیه؟ تو هی میگی موش! و ما هی کیف میکنیم...

هی میگیم بگو: بوس بوس بوس موش موش بوس موش!

اینقدر خوش میگذره..

خدایی بگو موش!

لباتو عشقه موش کوچولوی بوس بوسی!

شکرالله

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

بهار
26 دی 91 22:35
من نمیدونم چرا مامانا همه شون به بچه هاشون موش شدن یاد میدن؟؟
چراااااا واقعا؟؟؟
چرا....چرا؟
تازه هممممممممه هم از موش میترسن؟


ببوس مبینو مححححکم...


بهار من همه ی این حرفاتو یه جا سند کردم واسه خودم هی بیام تو وب نی نی ات بگم چرا و چرا اونوقت!!! هههههه

مبین موش که میشه هیج....موش گفتنش هم بامزه است...کل صورتش جمع میشه....راستی من از موش نمیترسم...سکته میکنم!
شادي
27 دی 91 2:55
وووووي كه لباي غنچه شده ات ، چي مي شه !
من كه اگه باشم درسته قورتت ميدم ، گفته باشم


واقعا خوردنی میشه...هههه
مامان آراز
27 دی 91 11:36
منم میخوام ببینمش خوووووووب
عکسشو برامون بزار دیگه


یعنی یه موشی میگه باید لباشو ببینی...هههه
صدف
27 دی 91 14:10
آخه چرا عکس نذاشتی از این موش موشک
من چطوری دلم رو آروم کنم ؟
شازده کوچولو الهی دور لبای غنچت بگردم . دوست دارم یه دنیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا


صدف جونم قرار گذاشتیم براش موش میکشم ببینی چجوری میگه..
تو عزیز دلی
مامان بهادر
27 دی 91 17:01
ای جانم تصورشم دل منو میبره
فدای مبین عزیزم مبین بگو مووووووووش
تا منم بدم یک بووووووووووووس ههههه

موووووش...

مامان رانیا
27 دی 91 21:20

همین طوری دل همه رو می بره

عزیزمی....

فائزه_مامان مهدیار
28 دی 91 0:33
ببوس این موش کوچولو رو
اینقدر با آب و تاب از موش شدن مبین گفتی دل منم خواست لبای موشی شو ببینم
هدی جونی عکسشو بذارفقط با تعریفات دل مارو نبر لطفا یا لفن

عکس ندارم ازش فائزه جون...
فقط فیلم گرفتم...اینقدر تند و پشت هم میگه نمیدونم بتونم عکس بگیرم...لفن...

خاله کوثری...
28 دی 91 14:01
کلا با اون لبای جیگرت هرچی بگی قشنگه....هدا وقتی جیگر میشه...وویی دلم تنگ شد براش...
مبین جیگر شو.......

برات ی عکس جیگرشو رو میذارم حالشو ببر بذار بریم قم برگردیم...تولد زهراست جمعه

سمیرا مامان آنیتا
28 دی 91 14:08
ما کلا ببر میشیم به جای موش .. یا به قول انیتا تایگر همش داریم غرش میکنیم و میپریم روی هم]


مبین کلا پسر لطیفیه...خخخخخخ

ساناز
28 دی 91 19:44
میشه موش شی مبینم تا منم یه بوس گنده ازت بگیرم؟


بله...
خاله ندا
29 دی 91 14:02
ای جان خاله
به قول مامانت
موش کوچولوی بوس بوسی


خاله اُ اُ
الهه مامان گلسا
29 دی 91 17:56
هدی عکس نذاشتی که ما تو حسرتش بمونیم
اشکال نداره خودم اون صورت ماهشو با لبای غنچه شده و چشای جمع شده تصور می کنم
مثل همیشه ماه میشه عشقم


بخدا فیلم دارم ...عکس ندارم..
ممنون مهربونم...عزیزی
مامی یاسن و یسنا
30 دی 91 9:11
این تنها چیزیه که فعلاَ ندیدم حالا کی میای خونمون ببینیم دلمون آب شد .
یسنا به بوس میگه بوت .


اهان فردا صبحانه!!! فک کن...9 اونجا باشم...هههه
بانو
1 بهمن 91 8:23
خو كاري نداره هدي جان... 1 عكس بگير بذار... اين همه آدمم در حسرت نذار!!!!! موشششششش


هههههه باشه تونستم میگیرم...