هفتِ دی...
هوالمبین...
هفتم دی ماه شد روز دوست داشتنی من...مقدس و محبوبِ همیشگی ام...
راستی چند ساله شدم؟!
حساب روز و ماه را ندارم....
به تقویمِ مادرانه ام...درست دوسال و چهارماه!
شاید هم یکسال و هفت ماه و هجده روز!
با شمارشِ عشق...ده سال و نیم!
به حساب رازدلم، شش سال و اندی!
هرچه بود گذشت و امروزم مهم است...
اینکه مـــــــــــادر توام.....مبین یگانه ی زندگی ام
اینکه همــسر نجیب ترین مردِ روزگــــــــارم...
امروز من....دقیقا بیست و شش سال ام و ...ثمره ی زندگی ام..یکسال و هفت ماهه است...
اینکه هنوز فرزندم!
و این حسِ فرزندی...عجیب شیرین است...اینکه در مقابلشان خُــــرد میشوی...اینکه وقتی مادر میشوی عاقلانه حسشان میکنی و درکت هزار برابر میشود...اینکه هنوز هدی دختر مامان و بابایی....همان هدایی که مادر مبین است و همسرِ...
امروز این جایگاه...برایم کاملترین است...کاش خودِ واقعی ام هم سیرتکامل را با سعادت طی کند...کاش متعالی شوم...با توکل به خــــــدا.
تولد امسال زیبا و دلچسب بود.
تبریکات پیشاپیش....دلم را به مهربانی انها که دوستشان دارم محکم تر کرد...
و به جانم چسبید و گوارای وجودم شد....درست مثل بـــــــــوسه ی اعجاز انگیــــــز مبیــــــــــن در روز تولدم!
ممنون از همـــــــــــــه.....
مــــــادرم
*"ه" زهرا ، "د" دی ،و "ی" مرتضی ترکیب دل انگیزی که در ماه سپیدی و پاکی زندگیمان را سرشار از عشق و امید کرد و زندگیمان روشن...نازنینم هدی عزیزم مامان مبینم تولدت مبارم
این همیشه بفکر من بودنت دیوانه ام میکند!
پــــــدرم
*اگر چند ماه است که با مبین نفس میکشی؟ و از داشتنش بر خود میبالی و خدا را شاکری !؛ ما سالهاست که که از تو جان میگیریم و...عزیز بابا تولدت مبارک
دیروز به تو دلبسته بودیم...امروز اما به تو وابسته ایم...دیروز تکیه گاهت بودیم امروز اما تکیه گاهمان شدی....فدای تمام مهربونیات مامان عزیز مبین عزیزم تولد روحبخش و امید افرینت مبارک...هزاران مبارک
من همیشه محتاجم به بودنت بابا.
همسرم بابای مبینم
*اینکه از مدتها قبل یادت بود که تولدم رو و سفارش کادوی دوستداشتنی ام رو دادی....اینکه روز تولدم زنگ زدی و شعر بانمکت رو خوندی و کلی خندوندیم...اینکه بهت گفتم بهم پیامک هم بده گفتی همین شعر رو خودت پیامک کن از طرف من! اینکه همه جوره عشقی!
نــــــدای احساسم
*هدی ، عزیزِ عزیزترینم؛بهترین همدم همیشگی من...تولدت مبارک.روز تولد تو رو همیشه و ناخواسته جور دیگه ای دوست دارم و خودتم یه جور خاص دوست دارم!به مبین بگو بوست کنه اون از طرف من.
امروز روز زیبایی ست...انگار که هوای عشق رسیده است حوالی تو!
کیک پیشاپیش و شال زیبای یلدا همه تو را یاد اورند.
کـــــوثر مهربانی ام
*کیک چند روز قبل و شمع های کبریتی روز تولد و عکس و فیلم و مهربانی بی حدت....برای همیشه خاطره انگیز شد اله دودر مبین!
هدیه ات دوست داشتنی...با سلیقه ی ندا!
داداش شهابی ام
*آجی هدی تولدت مبارک خیلی دوست دارم .مبین دوست دارم.عمو حسین دوست دارم. دوست دارم اینحا بودی برات کیک میخریدم تولدت میگرفتیم من و مبین خوشحال میشدیم.
فـــــدات شاه داماد ارزوهام
بُشرای دوست داشتنی ام
*تولد تولد تولدت مبارک...
این پیامت اونم صبح تولد قبل از اینکه چشام رو باز کنم..تو اون شلوغی! کیک و شمع کبریتی و همکاری با کوثر و عکس و فیلم...دوستت دارم مهربون
عموی چون پدر
بستنی تولدم و گپ و گفت با شما...روحم را تازه کرد...دلتنگ بابا شدم.
و دوستان....
تبریکاتی که از ششم دی ماه روانه ی قلبم شد...
همه را در دفتر خاطراتم ثبت کردم...برای روز مبـــــادایم!
دوستتان دارم...ممنون
امضا...هدی مامان بیست و شش ساله ی مبینِ یکسال و هفت ماهه!
+قم بودیم..روز تولد..روضه ی بی بی مبین...
+5دی اتلیه رفتیم...برای لحظه های سه نفره...با اله دودر