لطفا بروید آن طرف تر!
هوالمبین
دراز کشیدم...
میای کنارم...سرتو میخوای رو بالش جا بدی...جات راحت نیست...
میگی: بُُ اووو وَََ
ترجمه: برو اون وَر!
میخندم و خودمو جابجا میکنم...راضی نمیشی...تکرار میکنی...اینقدر جابجا میشم تا سرم میافته رو زمین!
بالش مال تو! مثل تمام چیزایی که این روزا شیرین ما رو هدایت میکنی بریم اون ور...تا مال تو بشن...مثل صندلی!
قندک شدی مبین...خیلی!
شکرالله..ماشاالله
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی