مبين مبين ، تا این لحظه: 13 سال و 11 روز سن داره

پسرم شکوفه بهاری، دخترم شکوفه ی صورتی

پودَک نه!

1391/9/12 15:02
نویسنده : مامان هدي
339 بازدید
اشتراک گذاری

مبین پوشکی من...

پاهاتو شستم و زود پوشکت میکنم...لختی و فقط با پوشک...

دارم میرم برات لباس بیارم...

برمیگردم و وسط هال یه پوشک باز شده میبینم....بدون نی نی!

بدو بدو فرار میکنی و میگی...پودَک باس....(پوشک باز)

باید از این به بعد زود لباس تنت کنم...چسبای پوشک دیگه امنیت ندارن!

میدوم دنبالت و میگیرمت...قربونت میرم و میخندیم...

خوشبختی یعنی همین...همین با تو بودن ها!

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

مونایی
12 آذر 91 16:30
فدای این حرف زدنت .


زنده باشی عزیزمممممممممم
بهار
12 آذر 91 21:14
خدا نکشتت هدی!!
اینا چیه مینویسی...فردا که مبین بزرگ بشه نمیگه آخه مامان اینا چیه؟!آبروم پیش دوستامو و خاله هام رفت.
ولی فدای همه احساس مادرانه ات هدی...تو که اینقدر همه چیزو زیبا توصیف میکنی نمیگی بعضیا دلشون به آب میفته؟!!!
ببوس مبینو محححححححکم


هههه همینه که هست!
چند روزه به زوررررررررررررررر پوشکش میکنم
قربون دل بعضیا بشم...
وقتی مبین این روزا رو گذروند.....منم دلتنگ شدم...میام مال بعضیا رو میخونم و دلم باز میشه...و آب میفته...!!!
صدف
12 آذر 91 22:52
الهی دورت بگردم پسر که انقدر کارهای باحال میکنی . مُمی جونم دوست دارم یه دنیــــــــــــــــــــــــا


الهی زنــــــده باشی صدف همیشه مهربونم...نمیدونی چقدر دلم به دوستیت گرمه....یه دوست همراه.
مامی یاسن و یسنا
13 آذر 91 0:30
همین یه هنر نمایی کم بود که خدارو شکر انجام شد .خوشبختیتونو عشقههههههههههه



ارهههههههههههههههههههه باز مونده...
الهه مامان گلسا
13 آذر 91 1:35
مبین جونم حالا حالا ها بودک بسته میمونه
قربونت برم که همش در حال شیطنتی



ای ول...پوشک حالا حالاهااااااااااااااا هستا!
مامان آراز
13 آذر 91 12:16
ای جان

چه باحال مبین-بدووووووووووووو بدو مامانی نتونه بگیرتت ههههههه

منم میام کمکت شیطونی کنیم باسه؟


بدو بدو...هههه
شادي
13 آذر 91 13:56
تو هم ياد گرفتي مبين ؟
معلومه كه از پوشك خوشت نمياد


اوهوووووم
صدیقه
14 آذر 91 1:43
دلم برای مبین تنگ شده .....................



...ماهم دلمون براتون تنگیده
سارا
14 آذر 91 2:50
عزيزم، نميخواي بسته باشي ،

هدي جون خيلي خوب توصيف ميكني ، من اصلا نوشتنم خوب نيست اينها رو ميخونم لذت ميبرم .


ممنون سارای خوب
من عاشق اوای شرقی توام...
الیسا
14 آذر 91 13:47
تجسم کردمتان و فقط خندیدم .....


ساناز
15 آذر 91 0:52
ای شیطون....

قربون پودک گفتنت...فرار کردننت....

هزار ماشالله به این همه شیرینی




زنده باشی...ممنون عزیزم
سوسن(مامان پرنسس باران)
16 آذر 91 12:01
قربون اون دستای کوچولوت که با مهارت پودکت رو باز می کنی...

فدااااات......


زنده باشی عزیزم...
سپید مامان علی
19 آذر 91 19:50
دوست دارم غرق بوسه ات کنم با این کارهای شرینی که میکنی


هههه بفرما..نی نی مال شما...علی مال ما