مبين مبين ، تا این لحظه: 13 سال و 11 روز سن داره

پسرم شکوفه بهاری، دخترم شکوفه ی صورتی

پسرم کارم داره!

1391/9/14 14:26
نویسنده : مامان هدي
343 بازدید
اشتراک گذاری

یاحق.

اینـــــــــــقدر حال میده....داری تلفن حرف میزنی و یهو پسرت صدات میزنه ماما!

اینقدر حال میده...داری با دوستات تو کلوب حرف میزنی و پسرت کارت داره...میگه ماما

اینقدر حال میده...داری یه کاری رو انجام میدی و پسرت دستشو رو شونه ات میذاره و میگه ماما...

اینقدر حال میده...تو مغازه مشغول خریدی و پسرت محکم بلند صدات میزنه و میگه ماما...

و...

اینقدر حال میده رشته افکارت...کلامت...دونفرهای عاشقانه ات ...رو یه پسر کوچولو با ماما گفتنش قطع کنه...عاشقترت کنه...

خیلی لحظه های شیرینیه...میدونی چرا پسر...اخه تو ذهن کوچیک تو....من غولِ براورده کردنِ ارزوها و خواسته های توام...اخه نیازت از شیر و پوشک یکمی فراتر رفته....اخه من ماما ی توام.

وقتی صدام میزنی...شاید اب بخوای...شاید کمک بخوای برای در اوردن توپ گیر کرده ات...شاید باطری بخوای برای ماشینت...و شاید...

بگذریم از اون وقتایی که فقط خودمو میخوای...من و نگاه و لبخندمو...یه جا برای خودت میخوای...و من اون لحظه ها در تو تمـــــــــــام میشم...تویی که در شریعت من واجب ترینی!

این روزا دوست دارم وقتی صدام میکنی بدون روی در بایستی بگم...

...ببخشید پسرم کارم داره...باید برم!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

بهار
14 آذر 91 14:57
برو مامانی...برو...پسرت کارت داره...!!!
پسرت تو رو میخواد...خود خودتو...بغلتو...عشقتو...قلبتو..
مبارکت باشه همه این لحظه های خوش!

بهاری کاری نداری؟ برم پسرم کارم داره...
ممنون دوستممممم
مامی یاسن و یسنا
14 آذر 91 20:55
من عاشق این مامان گفتن بدون (ن) ام مخصوصا که کارتم داشته باشه یه تحکمی تو صداشون هست که هیچی جز جانم نمیتونی بگی خدا حفظش کنه عزیزم


اره...فقط ماما...
خدا فرشته های تو رو هم حافظ باشه...
ببوس یسنای شیرین رو..
ساناز
15 آذر 91 0:48
حالشو ببر مامانش...

از طرف ما هم یه ماچ آبدارش کن


به روی چشمممممم
صدف
15 آذر 91 21:34
آخ گفتی هدی . صبح ها بمب هم نمیتونست منو از خواب بلند کنه ولی الان وقتی آراد بیدار میشه و میگه "ماما" نمیدونم با چه نیرویی بلافاصله چشمام باز میشه و جــــــونم گویان به سمت اتاقش میرم و . . .
واقعا لذت بخشه وقتی پسرامون مارو کار دارن ، وقتی پسرامون صدامون میکنن ، وقتی . . .


ای جونم...قربون پسر گلت...ایشالا دامادیش...
پسرامون.............فداشون
سوسن(مامان پرنسس باران)
16 آذر 91 11:49
ای جانم ....مبین..... پسمل با معرفت مامانش...

قربونت برم من ؛ شیرینترین من....دلم برای بغل کردنت تنگ شد...


سوسن...بیا قرار بذاریم...خیلی از هم نشینی با تو و باران لذت میبرم
سپید مامان علی
19 آذر 91 19:48
فدای این پسرک شیرین بشم که کار داره و مامانشو صدا میکنه


زنده باشی دوستم...
شادي
20 آذر 91 15:48
الحق كه خيلي حال ميده

هدي جمله اخرت يه جا تو حلقم


خواهش.....
نوش جان...هههه
بانو
21 آذر 91 8:08
سلاااااااام
آخي عزيزم... براي مبين همه دنيا در تو خلاصه ميشه...خدا برات نگهش داره


دنیای منم تو مبین خلاصه شده...
ببوس کیان رو...اپ کردی؟
مونایی
23 آذر 91 15:16
فدای کار داشتنت کوچولو ...


ببخشید با شما هم کار داره!