گوش به زنگ!
درررررررینگ...درررررررررینگ
این روزها هرکس خانه ی ما زنگ بزند.....صدای اَیوووو گفتن مرد کوچک خانه مان را میشنود....چند بار پشت هم بلند و محکم میگوید اَیوووو....
تلفنچی کوچکم ؛صدای زنگ تلفن....برق از سرت میپراند...زود میگویی....من!
یعنی من برمیدارم...بدو بدو میدوی و گوشی را برمیداری و گاهی با شانه ات نگه میداری و اَدایم را در می اوری....
نمیدانم پشت خطی ها چه حالی دارند...شاید برایشان عادی است...شادی ذوقی کوتاه کنند ...شاید ...
هرچه باشد....من هر بار میروم روی خط زنـــــــــــدگی!
زنگ گوشی همراه و ایفون از این قاعده مستثنی نیست...
گوشی را یا خودت اَیو میگویی و صدای زنگش میفهماند هنوز پشت خط کسی هست و بدو بدو تحویل میدهی...درست میدانی کدام را به که!
صدای ایفون هم با تیه همراه است....و بدو بدو کردنت زیر ایفون و صدا کردن من....ماما تیه؟! البته همراه تکان سر.
من فدای تو که گوش بزنگی....
راستی...میشود روزی من زنگ بزنم و تو انسوی خط جوابم دهی..پسرکوچولوی مامان؟...منتظر اولینش هستم...انشاالله
برایت ارزو میکنم...تا همیشه....گوش بزنگ باشی...تا روزگار بر وفق مرادت بچرخد....آمین
خدا ؛صدای زنگ های زندگی اش با تو...................در پناه تو....که مهربانترینی.