خاطرات کودکی | ثبت خاطرات کودکانه | سوال و جواب بچه داری | مشاوره انتخاب اسم | کارتون و انیمیشن نی نی دیگر
صفحه نخست پروفایل نویسنده ورود به حساب کاربری ثبت خاطرات کودک سوال و جواب بچه داری مشاوره انتخاب اسم کارتون و انیمیشن تبلیغات در نی نی وبلاگ مشاهده وبلاگی دیگر
مبين مبين ، تا این لحظه: 13 سال و 11 روز سن داره

پسرم شکوفه بهاری، دخترم شکوفه ی صورتی

نی نی وبلاگ > این وبلاگ > تعریفِ تو...

تعریفِ تو...

1391/8/2 16:54
نویسنده : مامان هدي
343 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب

تِل سرم افتاده بود روی زمین...

برداشتی و دادی دستم...گذاشتم روی موهام...و تو گفتی بـــــَـــــــــــــه! نانی...(نازی)

بــــــــَــــه به تو زیبای روزگارم...

من فدای تو...

نمیدونی چه لذتی داشت...تعریف تو!

 

خاطرات بیاد ماندنی
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
خاله سوسکه... خاله سوسکه... دی ماه مهربان.... دی ماه مهربان.... کلاسی... کلاسی... بولینگ عبدل... بولینگ عبدل...

نظرات (10)

بهار
2 آبان 91 18:24
فدای مبین!
پسرک با سلیقه هدی...
گل همه رنگش خوبه...بچه زرنگش خوبه...
بچه احساس داره خوب!...ابراز میکنه...کم کم دخترا رو از دور و برش کم کن...داره به جاهای حساس میرسه ها...


یعنی با کامنتت حالی کردم هااااااااا
پسرم بچه ی چشم پاکیه....زمونه بد شده!هههه
شادي
2 آبان 91 20:57
جاااااانم .
چقدر با احساسه اين پسر


خیلی از اون روز شروع کرده تعریفاشو...میخواد منو بکشه....هههه
خاله کوثری...
2 آبان 91 22:36
قربونت بشمممممممم....آده دشندم فدای بـــــَـــــــــــــه گفتنت اوجولو...میخورمتا...من فدای سلیقه.احساس.چشمات.حرف زدنت.دستای کوچولوت.عقل ماهت بشمممم...
عاشقتم...


سلیقه رو خوب اومدییییییییی
صوفی مامان رادمهر
3 آبان 91 9:06
عزیزمممم من عاشق این احساسات پاکتمممم... ناز که تویی...خوشجل که توییی... جیگر که توییی...بووووووووووس


ممنون.....خوب یکمی از مامان تعریف کنه انرژی بده
مونایی
5 آبان 91 2:50
چکار کردی با مامانت مبین ؟


کُشت منو
سپید ماما علی
5 آبان 91 13:36
وای خدااااااااااااااااااااااااااااااا
نمی دونم واسه این پستت چی بنویسم...اما دلم غنج رفت با این تعریفش


مرسی.....منم همینطور.....ببوس علی عزیزم رو
مامی گل
6 آبان 91 16:01
وااای پسر ادم از ادم تعریف کنه چه میچسبه ها


دلم خواست


خیلی میچسبه...
گلی خیلی عزیزی برام...
الهه مامان گلسا
6 آبان 91 16:53
مثل اینکه نظرم ثبت نشده
دوباره میگم
هر چی باشه این نفس پسر هدی با احساسه


مرسی عزیزم....لطف داری...دوستت دارم
صدف
7 آبان 91 1:52
ای جـــــــــــــــــــــــــــــــــــــون دلم ، شازده کوچولوی پر احساس


مرسی از اون روز هی تعریف میکنه دلمو اب میکنه...
خاله ندا
7 آبان 91 15:20
وای چه لحظه ی رمانتیکی خیلی....خیلی..واقعا هدی میشه گفت باید بهترین لحظه رمانتیکت باشه


خیلییییییییییییی و از اون روز شروع کرده...هی تعریف میکنه...ههه