هنرمند کوچک
ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم
ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما
زیباترین پسر دنیایم!
میخواهم زمان را متوقف کنم نمیشود!
ثبتش میکنم...تا خاطراتم را مرور کنم برای روزگار دورم
تو اما....
چه میخواستی ثبت کنی؟!
قصدت دلبری بود؟ آفرین....توانستی
فلش های ممتد...توجه ام را جلب کرد...از اشپرخانه نگاهی انداختم...تو بودی دوربین به دست...و لبخندی شیرین.
عکسهایت برای ما.......زیباترین و هنری ترین عکس دنیاست....
عکاس کوچک
زندگی ات پر از لحظه های زیبا و شاد....ثبتشان کنی و لذت ببری
هنوز نمیتوانی دوربین به دست دکمه را بزنی...موضوع عکسهایت هنوز دوتا پای بهشتی خودت یا زمین و افق دوردست خانه مان....
ده روزی میشود عکس میگیری...الان حرفه ای تر شده ای...بند دوربین را هم گردن می اندازی و وقتی میگویم مبین چکار میکنی مامان؟؟
خودت رو موش میکنی و دوربین رو به طرف من میگیری و پاهای من سوژه ی تو میشود...
منتظرم تا عکسم را بگیری تا قابش کنم....برای همیشه...عکس دست تو!!!
هنرمند کوچکم.........خودت را.......دستهایت را......افکارت را.....عکسهایت را عشق است....
شکر خدای زیبایی ها!
*** خاله ندا....رقیب پیدا کردی!:)
عکسهات فایل جداگانه داره پسر!!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی