آرامشت...آرامشم
لذت بخشه...
خیلی چیزا این روزا لذت بخش شده برام...
لذت بخشه وقتی داری تو دریا شنا میکنی و میخندی و خوش میگذرونی....صدات میزنن ...بیا...بچه ات بیدار شد...تو رو میخواد
لذت بخشه وقتی میری ارایشگاه و برمیگردی و میگن...بدو بیا...بچه ات گریه کرد فقط تو رو میخواست
لذت بخشه وقتی داری یه دوش اب گرم میگیری و صدای گریه بچه اتو میشنوی...صداش قطع نمیشه...میکوبن به درب و میخوانت...
لذت بخشه وقتی تو مهمونی صدات میزنن مامان مبین...بیا پسرتتتتتتتت....
لذت بخشه وقتی دارن با بچه ات کیف میکنن و بازی میکنن و تو از کنارشون که رد میشی...فرشته ات تو رو میبینه و وسط بازی تو رو میخواد....
لذت بخشه وقتی همه ی همه خوابن و تو بیداری چون پسرکوچولوت خوابش نمیاد....
لذت بخشه وقتی تو پیکنیک روز تعطیل....همه میرن بازی...و تو میمونی و فرشته ات...چون تو رو میخواد
لذت بخشه وقتی نیمه شب دوتا دست کوچولو میاد سفت میگیرتت و دوتا اهه اهه میکنه و تو که بغلش میکنی ساکت میشه....
لذت بخشه وقتی فرشته ات خوابه و بغلش میکنی بذاری سرجاش...چشماشو نصف باز میکنه تا خیالش اروم بشه که تویی و غیر تو هرکی باشه ارامشش بهم میخوره....
لذت بخشه وقتی مهمون داری و هنوز یه دنیا کار....فرشته ات میاد پاهاتو میگیره و یقه لباستو میچسبه و شیر میخواد...
لذت بخشه وقتی ازت میپرسن...اخی کل روز تنهایی...تو با افتخار میگی...نه تنها نیستم پسرم هست...
لذت بخشه وقتی.....وقتی دلیل این همه لذت تو باشی....
تو همه ی این وقتا...یه لحظه هایی میشه مال خودمون...من و تو...یه لحظه هایی دنیا میشه چشمای تو..میشه دستات...میشه اون تن کوچولو موچولوت...میشه موهات که عاشقشم...میشه عطر زیر گردنت که بوی بیسکوییت تازه میده...میشه عشق...
شاید اون لحظه باید قید یه چیزایی رو بزنم...شاید باید کات کنم یه لحظه هایی رو و بیام و با تو باشم...ولی...اون لحظه رو عشقه...اون لحظه ی اروم بعد از بغل کردنت.....
میبینی تو این روزا فقط با من اروم میشی...من نباشم با بابایی...اینقدر خوشم میاد گریه ی بلندت....مهر سکوت میخوره وقتی میای بغلم...
و من آرامترین زن دنیا میشم...وقتی تو رو دارم....آرامترین!
مبین...
بازم میخوام از فرداهات بگم..پسر مادر...ببخش این تاکیدم رو...
اگه فردا من نبودم....اگه کسی آرومت نکرد...دل نگران نشی...
یکی هست که خوده خوده ارامشه....سرتو بگیر بالا...دو رکعت عاشقی کن....حسش کن...تو از اونی...تو رو اون به من داد...خواست که باشی....خیلی بهت نزدیکه...از رگ گردن نزدیکتر...یه وقتایی برو تو اغوشش....آرومت میکنه....از من بهتر....خیلی!
آرامشت...همیشه با خدایت...
خدای خویم....هیچی نمیگم...میدونی دلم چه خبره...الا بذکرالله تطمئن القلوب.