مبين مبين ، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 30 روز سن داره

پسرم شکوفه بهاری، دخترم شکوفه ی صورتی

این روزهای ما...چهار

1391/2/16 3:20
نویسنده : مامان هدي
539 بازدید
اشتراک گذاری

عاشق نگاهتمممم

این روزها شکلاتهای پذیرایی مون...شکل خاصی داره....کج ...نرم..و دندون دندونی! میذارم توی یخچال تا سفت بشه و من و بابایی فقط بخوریم...مارک مبین نفس!

این روزها...ظرف اجیلمون...پر از بادومهای نصفه و گاز خورده است...و من جداشون میکنم..میذارم تو کابینت برای من و بابایی!!

این روزها...پوست پرتقال هامون اندازه ی یه نخود کنده شده ...ومن اونا رو میذارم جلوی خودم و بابایی!!!

این روزها...مهمون که میاد اول موزهامون رو چک میکنم...شاید پوستشون رو یکی با دندوناش کنده تا به مغزش برسه...و اونو جدا میکنم برای من و بابایی

این روزها بیسکوییت های مادر و پتی بور نصفه رو ...میذارم من و بابایی با چایی بخوریم...

این روزها چوب شورهای کوچولویی که نمیتونی دستت بگیری و بلند نیست رو....جدا میکنم وقتی میام نت میخورم...

این روزها بقیه ی سوپت رو نمک میزنیم و میخوریم...

این روزها قند های قندون بنفشمون همه خیس و اب خورده هستند....و من جداشون میکنم و لبخند میزنم....اونها برای ما...

این روزها قشنگ شده...یه پسر بچه ی کوچولوی کنجکاو...که فقط میخواد کشف کنه...قانون براش مهم نیست...و کار خودشو میکنه....منم فداش میشم...با جون دل

خدایا ممنون برای این روزها....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

صدف
16 اردیبهشت 91 1:48
الهی فدای این شازده کوچولو بشم
میگم هدی جون مراقب باش این روزها داری به بهانه مبین همه چیز رو میخوری ها


هههه کاش چاق بشم...که روز به روز دارم لاغر تر میشم...!!!
ممنون مهربونم
شیوا
16 اردیبهشت 91 12:49
قربون خودت و این همه خرابکاریت


)
ام البنین
16 اردیبهشت 91 12:56
سلام. عزیزم از روی مبین جان خوشمزه ببوس.
چشم....


ام البنین جان میشه دوباره ایمیل رو برام بذاری....اخه////پاک کردم اشتباهی
افسان
16 اردیبهشت 91 15:25
ای جوونم ...... قربونت بشم که این روزها رو بوجود اوردی...اقا...
هدی مبین اینجوری تو و بابو در خوراکیهاش سهیم میکنه....
راز لاغری تو بگووو هدی؟؟؟؟؟؟؟/


نمیدونم افسان جون...دارم روز به روز لاغر تر میشم...
ممنون عزیزم
ام البنین
17 اردیبهشت 91 11:26
سلام ommolbanin1363@yahoo.com
شادي
17 اردیبهشت 91 12:16
اين روزهايتان مستدام
مریم مامان ستایش
17 اردیبهشت 91 12:29
این روزای ما هم دقیقا همینه.الهی من فدای همه فرشته کوچولوها
سعیده
17 اردیبهشت 91 13:09
ای قربون این مبین با این شیطونی هاش......گازت میگیرموووووووو
ساناز
17 اردیبهشت 91 15:01
شیطون کوچولو
مامي گل
17 اردیبهشت 91 15:47
عزيز دلم قربون اين شيرين كارياتون خدا جون مرسي
خاله کوثری...
18 اردیبهشت 91 0:38
فدای چشمای کنجکاو شیطونت بشم اله ی من....وووویی جوون...عاشق کاراتم...لاغر شدی دورت بگردم نی نی...


اله لاغرررررررررر نه اب شدم
سپید مامان علی
18 اردیبهشت 91 23:39
قربون این موش خونگی برم که همه چیز رو گاز میزنهعاشقتمممممممممممممم


ممنون عزیزم...زنده باشی