مبين مبين ، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره

پسرم شکوفه بهاری، دخترم شکوفه ی صورتی

انتخاب و استقلال

1393/4/20 16:41
نویسنده : مامان هدي
363 بازدید
اشتراک گذاری

یا حق..

عزیز دلم...

یک قدم دیگه هم برداشتی...نیازت روز به روز کم تر می شود و استقلالت بیشتر....

دیگه لباسهاتو کاملا خودت در میاری و می پوشی...

میری تو اتاق و میای بیرون یه لباسِ جدید تنتِ...شلوار رو خودت پا میکردی ولی تو پوشیدن بلوز و تی شرت هنوز مشکل داشتی...اما این روزها به راحتی در میاری و تنت می کنی...دکمه بستنِ ت یکمی طول می کشه و داری براش تلاش میکنی...

درسته که، وقتایی که خودت لباس می پوشی..شاید بلوزت برعکس باشه...یا عکسِ شلوارکت پشتش باشه...جورابات کج و کوله باشه و کفشاتو  تا به تا پا کنی...

ولی همینکه با یه حسِ فوق العاده میای جلوم وای میستی و میگی: مامان من آماده ام! برای من یعنی خیلی چیزا...

یعنی دیگه نمی تونم رنگِ لباسا و جورابتو ست کنم...شاید خودت دلت بخواد که جورابِ رنگین کمونیِ خوشگلت رو با بلوزِ نارنجی و شلوارِ سبز بپوشی...یا ترجیح بدی با لباسِ شنا بیای مهمونی...دمپایی بجای کفش پات کنی چون راحت تره...تازه قرمزم هست...یا یه ژاکت گرم از ناکجا اباد پیدا کنی و دلت برای پوشیدنش تنگ شده باشه...خندونک

یعنی دیگه نمی تونم بگم دالی موشه کجایی؟ دستای مبین گم شده؟ سرش تو تونلِ تا بیاد بیرون .....یعنی باید دم درِ اتاق وایسم و تو رو ببینم که داری خودت لباس می پوشی...با یه لبخند!

یعنی باید دلم به همین دکمه هات خوش باشه که هنوز نمیتونی ببندی و باز کنی..به ساس بندت که هنوز نمی تونی وصل کنی..و صدام میزنی مامان بیا اینا رو ببند.

باید دلمو به خودت گرم کنم...به بزرگ شدنت...به استقلالت که هم دلمو تنگ می کنه و هم آرزوی دیروزم بوده....

باید خداروشکر کنم که پسرم تواناست...قدرتِ انتخاب داره..قدرتِ نه گفتن داره...قدرتِ اصرار کردن داره....

خدایا شکرت...هزار هزار بار شکر...برای وجودش..برای لحظه لحظه بالندگیش..برای لباس پوشیدنش..برای همه چیز...دوستت دارم خدا.

الحمدلله..شکرالله...ماشالله.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (5)

معصـومـﮧ
20 تیر 93 18:52
همه ی این تیپا یه طرق تا به تا پوشیدن کفش یه طرف!
مامان هدي
پاسخ
اوهوم...تازه جورابای پارزین رنگ پای منم می پوشه...با شلوارک و کفش تا به تا..بعد اصرار هم داره بریم..عینک دودیشم از همون خونه میزنه!یعنی یه وضی....
سپیده مامان بهادر
23 تیر 93 15:32
افرین پسرم تو محشری
مامان هدي
پاسخ
سپیده
مامان علی اصغر
25 تیر 93 9:34
استقلال جدیدت مبارک گل پسر علی اصغرم که فقط دوست داره با لباس خونگی به قول خودش بیاد بیرون با دمپایی یعنی راحت راحت
مامان هدي
پاسخ
جونم..این اپیدمیِ بین بچه ها...کم و زیاد داره ولی میگیره همه رو
مامان نسرین
2 مرداد 93 2:47
به به... چه پسر حوش تیپی... حالا بردیا برای منو باباش هم لباس انتخاب میکنه!!! فک کنید!
مامان هدي
پاسخ
اووووفمبین نظر میده..هنوز به انتخاب لباس نرسیده
صوفی مامان رادمهر
6 مرداد 93 15:57
هزار آفرین مرد جوون، رادمهر اگه مهد نمی رفت یاد نمی گرفت دمت گرم که یادش دادی... آقاست خدایی پسرمون
مامان هدي
پاسخ
مبین مهد رو آورده خونهممنون عزیزم