25
تولد امسالم فرق میکرد
مادر شده ام همین..
وهمین یعنی همه چیز!!!
یعنی حسی قوی...شوری عجیب....برای موجودی از جنس خودت
و همین یعنی با تمام وجود بوسه ی قدردانی بر دستان مهربان مادرم...
ممنون برای همه چیز مادر...
چرا کلمات گم شدند؟!!
چرا فقط احساس حاکم است؟؟!!
بیاید میخواهم بگویم میدانم...درک میکنم...میفهممت مادر
فدای تو که هنوز هم مادرانه هایت ادامه دارد...
پیام امروز صبح ات دیوانه ام کرد...کودکم کرد...تو را خواستم با بی منطقی...با منطق کودکانه...مسافت برایم معنا نداشت
پیام مادرم**خیلی دلم میخواست الان پیشم باشی و بغلت کنم؛فدات بشم عزیز دلم**
اما صدای نفسهای...مبینم...پسر دلبندم...دوباره بزرگم کرد...مادر شدم
مبین یگانه ی کوچکم
ارامم چون تو هستی...من در تو خلاصه شده ام...در لبخندت در نگاهت در وجودت...نفسم به نفست بند است...وجودم طالب وجودت است...ارامشت ارامش من است
و پیام زیبای عمو محمد جعفر از زبان مبین:
خداوندا زیباترین لحظه ها را نصیب مادرم کن ، که زیباترین لحظه هایش را به خاطر من از دست داده است ...
تقدیم به تمام مادرها...
مبینم تو زیباترین لحظه های عمرم را برایم خلق کردی...ممنون پسر بهارم
و هنر خاله ندا:
خدایا شکر برای همه چیز...در پناه تو ارامترینم پروردگار خوبیها