من خیلی بامسه ام !!!
یا لطیف...
بعد از پدرم....دومین مردی که عــــــاشقِ طبع شوخش شدم...پدر تو بود...
و این روزها تو سومین مردی هستی ، از نوع کوچکش! که من ، عاشق ات هستم و شوخ طبعی!!!
لازم نیست حرفی بزنی تا مرا بخندانی...همین ادا های مخصوص به خودت....
دل برایمان نگذاشتی...وقتی اداهایت شروع می شود....میگوییم..شوخ شد، شوخ شد....
این روزها اینقدر شیرین جواب میدی که در هر موقعیتی منِ خوش خنده را به قهقهه میندازی....
و می بینم روزی را که پسرک برومندم با شوخی های بجا و شیرینش مرا بخنداند درست مثل امروزت...
این روزها شوخیهایت همــــــــه را به خنده می اندازد!
کنار هر کسی که باشی ، بی شک صدای قهقه هایش به گوش می رسد
مثل همین دیشب!
صدای قهقه های مامان زهرا....
_هدی بیا ببین پسرت چی می گه ! میگه من خیلی دلقَتَم!
خوردمت...تا جایی که می توانستم...دلم کمی آرام شد....
فدای شیرین زبونیات و طبعِ شوخت مبینِ زندگیم
میدونی پسر...گاهی لذت های زندگی اینقدر تکرار میشن که لا به لای روزمرگی ها گم میشن..
شیرین زبونیای دیگه ات شده برامون عادت...شده چاشنی زندگیمون...شده لذتی که به روزمره هامون معنا میده..
شمال بودیم و تو آلبالوی فروشنده ی نوجوان را خواستی...
رد شدیم... و با ناراحتی گفتی..._آلبالوی آدآ توچولو رو میخوام...
.....
_پشه منو خورد!!! پشه بی ادب مبین دوسیت نداره..بلو خونتون...دیده ایندا نیااااا اصلا
....
وقتی یه خرابکاری میکنی و صدامو در میاری...
_وااااا مامان من چیتار تردم؟؟
......
بهت میگم آقای پلیس...
_بله دوربان!
میخندم...
میگی:_ نخند مامان پلیس دوربانه دیده!
.......
کافیه جلوت لیز بخورم..
_چی شد..پات شِتَست؟؟
....
عروسکِ مرغت رو اوردی میگی
_مامان این مرغه رو ببین چه جدیه!
........
با وردنه میافتی به جونم...
_مامان تو نونی من میپسمت..می سارمت تو فر...داع بشی...
.....
_ای تَلت!! مامان خیلی تَلتی هااا
....
خرم سلطان می بینیم...
_مامان به من بدو سنبل آ آ..
.......
مثل همیشه میخوام برات کیک بپزم بهت میگم...مبین بیا میخوام برات کیک بپزم
_جدی می دی مامان! بلدی؟
......
شهاب از مدرسه اش تعریف میکند با هیجان!
تمام که می شود ، نوبت تو می شوی با تمام وجود تلاش می کنی درست مثل شهاب توجه جلب کنی
می دوی...شکلک در می اوری....بلند می گویی : مامان ببین من چه بامسه ام! من بامزه شدم....من خیلی بامسه ام....
.....
بیا مبین مرغ گذاشتم برای نهار....
_واعن؟؟
خلاصه بگویم...مزه ی زندگی من شدی....عشقم
خدا خودت نگه دارش باش.....شکرالله ، الحمدلله