مبين مبين ، تا این لحظه: 13 سال و 6 روز سن داره

پسرم شکوفه بهاری، دخترم شکوفه ی صورتی

نازِ دلم...

1391/12/3 9:25
نویسنده : مامان هدي
351 بازدید
اشتراک گذاری

سبحان المبین

پسر کوچولوی لطیف و با احساسم...

این روزا وقتی در حال انجامِ کارهای روزمره امم و اتفاقهای کوچیک برام میافته که ناخودآگاه صدای درد کشیدنم در میاد...یا حتی اشکی که ناشی از انگشت کبودم روی گونه هام میریزه و یا ...

هرجای خونه که باشی...

صدای قدمهای کوچولوت رو میشنوم...میدوی...خودتو بهم میرسونی...خوب نگام میکنی...میگی: مـــامــــا؟!

ماما...ماما؟!

میگم جــــــانم...

من فدای تو و احساست که میدونی تُن صدام فرق میکنه...که بغلم میکنی...نازم میکنی...الکی یه جا رو اَته میکنی...که سرتو میذاری رو شونه ام...که بوسه های سخاوتمندانه اتو روانه ام میکنی..که حالمو خوب میکنی....که بنا به موقعیت باهام شوخی میکنی...که نـــــــــــــــــــــــــازمو میکشی!!!!

حتی روزهایی که کمی تو حس و حالِ خودم میرم...

نازمو میکشی و منو م ی ک ُ ش ی! آهای دنیــــا....ببین!!! من ناز میکنم...این ناز میکشه!!! این منطقِ کیه؟؟ فرقی نمیکنه...کی عاشقِ کیه!!!

مهربانی ات را مرزی نیست

یقین دارم فرشته ای قبل از آفرینشت قلبت را بوسیده....نفسم.

خـــــــدا چه بگویمت جز شکرالله؟! شکر بی همتای واحد.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

خاله کوثری...
3 اسفند 91 11:22
ای جوووونم....فدای قلب پاکت...مهربون...آخه تو چقدر میفهمی...ماشاالله....خوشا به حال زنت ممی..
عزیزدلم خواهرم نبینم اشکاتو....
لطفا{اسپند...}
شکر/


یه دنیاس میفهمم...
اشکه دیگه..مال منم که دم مشکه!
خاله ندا
3 اسفند 91 14:20
اما من یقین دارم خداوند قلب تو را بوسیده و روح تو را نوازش کرده که اینچنین روح بخش و مهربانی
خیلی خوشحالم که هوای خواهرم و مادرت رو داری گل پسر


ای فدای این مهربونیت...کامنتت عالی بود...منم میخواستم بجای فرشته بنویسم خدا...
میبینی...پسرم هوامو داره خواهر...شکر
مامان بهادر
3 اسفند 91 16:34
مبین عزیزم تو هم مثل مامانت مهربونی
من فدای مهربانیات دوست دارم


تو لطف داری سپیده..خیلی
صدف
3 اسفند 91 19:22
منم جند روزیه که خیلی این بوسه ها رو تجربه کردم هرچند دوست ندارم با گریه آرادم رو ناراحت کنم ولی این روزها دست خودم نیست . امیدوارم تو ذهنش نمونه

این بوسه ها با یک دنیا دل خوشی و شادی گوارای وجودت


الهی فدای دلت بشم عزیزم...
صدف مهربونم..مهربونترین دوستم...مگه با داشتن آراد بازم میشه غم داشته باشی...مگه با بوسه های معجزه گرش دلت اروم نمیشه...
دلت همیشه شاد..آرادت همیشه سالم...خوشبخت باشی
مریناز (مامان نیکا)
4 اسفند 91 0:08
چه کیفی داره آدم ناز کنه ، نازش رو یه فرشته ناز بکشه .

شیرینی ِ این عشق به کامت مامان هدی

اره میبینی چه کیفی داره....قربون فرشته بودنشون....خدا بچشان این لذت ناب مادری رو ب تمام زنان سرزمینم
فاطمه
4 اسفند 91 9:53
قربون مبین مهربون.آخ که درد رو ادم فراموش میکنه با این بوسه ها.
خسته نباشی با خونه تکونی هدی جون.
دلتون همیشه شاد باشه.

ممنون فاطمه جون...
اره ادم دردش یادش میره...
راستی من فعلا خونه تکونی ندارم...پروژه ای دیگر در راه است....هههه
مامان ساره
4 اسفند 91 17:35
اي جووووووووووووووووووووووووون...

همين.


همینم کافی بود
مامان آراز
4 اسفند 91 23:37
ناز کشیدن پسرک یه حال دیگه ای داره




آخ گفتی...یه حال دیگه!
مونایی
5 اسفند 91 13:29
بوس برای این پسر مهربون .


بوس برای خودتون
شادي
6 اسفند 91 15:55
فدات بشم كه انقــــــــدر مهربوني گل نازم .

چقدر خوبه كه شماها هستين .
چقدر خوبه كه حال ما مامان ها رو خوب ميكنين .
حتي اگه بدترين درد ها رو داشته باشيم با وجود شما خوشبخت ترينيم .

ميبوسم روي ماهت رو


اره خوب درک میکنی...میدونم بهاری نازت رو خوب میخره