مهمونِ خونه ی ما...
هوالمبین...
اگر اومدید خونه ی ما و یه کوچولوی بامزه ی ١٩ ماهه بهتون گفت مَمَنتی...ترجمه ی معادلش میشه...سیب زمینی!
اگر مهمون ما شدید و یه کوچولوی ١٩ ماهه با صدای ظریفش بهتون گفت با بو بَ...مطمئن باشید ازتون بادکنک میخواد!
اگر خونه ی ما بودید و کوچولوی ١٩ ماهه ازتون درخواست دَن دین دی یا دَن دَ نی کرد...خودتون باید تشخیص بدید نارنگی میخواد یا صندلی!
اگر میزبانتون یه کوچولوی ١٩ ماهه بود با موهای طلایی و ازتون درخواست دیتاب کرد...براش کتاب بخونید!
اگر این کوچولوی ١٩ ماهه بهتون گفت دَسب...حتما یا چسب میخواد یا برچسب های عروسکی دیده!
اگه کوچولوی 19 ماهه بهتون یه چیزی نشون داد و گفت دی دید دا....خوب دقت کنید ستاره رو میبینید!اگه نمیبینید بهش بگید اوش؟ (کوش؟) اون بهتون نشون میده!
شما بیاید اونه ی (خونه) مـــــــا...بذارید ممی میزبانتون بشه...به گویش ممی جی عادت میکنید...
پیشش بیجین(بشین)تا براتون سی دی المون(المو) هم بذاره... دادائو(کاکائو) تعارف میکنه و دودولا(شکلات) میاره براتون ...هوس ایار و ممک (خیار و نمک) هم کردید کافیه بهش بگید...شاید هم دعوتتون کن که..بی یَص! (برقص) برقصید باهاش...ولی باید بَدَلش(بغلش) کنید!
شما مهمون ما بشید با این میزبان به این کوچولویی بهتون بد نمیگذره!
میتونید از یَنا (یسنا) و آتین (یاسین) بپرسید!
خدا ممنون که مهمون هر لحظه و هر آنِ زندگی مایی...بهتون خوش میگذره؟ شکرالله