مبين مبين 13 سالگیت مبارک

پسرم شکوفه بهاری، دخترم شکوفه ی صورتی

سرکـــــــــــار!!!

1391/9/29 21:26
نویسنده : مامان هدي
333 بازدید
اشتراک گذاری

از چکاپ 19 ماهگی که برگشتیم...به داروخانه رفتیم تا اطاعت امر کنیم.

تو مستقیم به سمت قسمت محبوب لوازم بهداشتی و ارایشی رفتی...با پیشخوانی کوتاه که شروع شیشه به نوک بینی نقلی تو میرسد....مسئول جوان و خوش برخورد!

من این سمت...نسخه را دادم...منتظر ماندم.

سلام کوچولو اسمت چیه؟؟

....آ آ اَ اونــــــــــــــا....انگشت اشاره ی چهارسانتی ات را سمتی مجهول نشانه رفتی!

اول اسمت رو بگو تا بهت بدم...

...آ آ اَ اینــــــا...

از کدوما میخوای...از این؟؟

...نــه آ آ  اَ اونـــــــــا...

از اونا؟؟ اشاره به سمت پستونک ها...

...نه آ آ  اَ اینــــــا................................

داروها اماده شد...تحویل گرفتم...پرداخت کردم...امدم سمتت....و تو و آ آ هنوز مشغول گفتگو بودید...

مسئول با لبخند : ما که نفهمیدیم چی میخواد...از اونا یا از اینا!

مبین مامان چی میخوای؟؟

...ماما دِرِم! (کرم) با مالیدن دستها به همدیگه!

مسئول: سرکار بودیم دیگه!!!

این روزها را عاشقم پسر...عاشق....همین روزهایی که فقط یکبار اتفاق می افتد!خاصِ تو!

خدا...شکر..شکر...شکر....

ماشاالله شکرالله

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

بهار
29 آذر 91 22:32
جااااااااااانم!
بچه های قدیم یه ذره خجالت داشتن...
اونوخ این بچه چه راحت میره و ااونا و ااینا میخواد!
آخه تو کرم میخوای چه کنی!؟
آآآیییییییییی که چقدر بوسیدنیییییی!


کرم میخواد بماله به سرش!!
اینقدر از این بلاها سرم در اورده....مخصوصا وقت بیرون رفتن!
صوفی مامان رادمهر
30 آذر 91 11:33
منم این روزها را عاشقم پسر...عاشق.... عاشق تو و رادمهر و همه نی نی ها... عاشق دنیای قشنگ مادرانمون


عاشقی ات رو عشق است...صوفی خیلی عزیزی!
صدف
30 آذر 91 13:27
ای جــــــــــــــــــــــــون قربون اون دِرِم گفتنت بشم من . ای خدا این پسر چقدر عســـــــــــــــــــــــــــــــــله


زنده باشی اینقدر مهربونی صدف...
مریم مامان ستایش
2 دی 91 10:13
ای جون درم..دلم واست یه ریزه شده بود مبین نازم..


منم همینطور چقدر خوب که برگشتی!
مامان آراز
2 دی 91 13:05
ای ووروجک حال میکنم با کارات

مرده گیج شده که ههههههههههه


ههههه سرکار رفته
شادي
3 دی 91 15:37
ماشالله به اين همه شيرين زبوني تو مبين


زنده باشی
خاله ندا
3 دی 91 15:37
قربونت برم کوچولوی طلایی


مرسی خاله عزیزم
الهه مامان گلسا
4 دی 91 22:24
کلی خندیدم هدی
چقدر این مبین عشقه آخه


قابل شما رو نداره...خودت مهربونی عزیز
سپید مامان علی
5 دی 91 19:09
ای جانم که درم میخواستی..فدات بشم که اینقدر خواستنی شدی گلم
مونایی
7 دی 91 2:32
نوشت جونت این همه عاشقی ....


عشق کردم