مبين مبين 13 سالگیت مبارک

پسرم شکوفه بهاری، دخترم شکوفه ی صورتی

حیات من!

1391/6/24 23:51
نویسنده : مامان هدي
510 بازدید
اشتراک گذاری

شاه دلم!

دلم میخواهد برایت حیاط بخرم....

دلم میخواهد تو هم درست مثل من کودکی کنی...دلم میخواد صبح ها که خورشید خانوم زندگیت دامن زردش را پهن میکند...اولین دغدغه ات همبازی ات باشد...خانه ی دایی...حیاط!

دلم میخواهد تو هم جمعه هایت پر از همبازی های قد و نیم قد باشد...همان هایی تا عصر جمعه میتوانستی خوب لی لی و زو و شیطون فرشته و ...بازی کنید....

دلم میخواهد تو هم حیاط خانه ات را اب بپاشی و با اب بازی تابستانت را خنک کنی....دلم میخواهد تو هم مثل من شاه توت های تک درخت پیر خانه برایت حکم کیمیا را داشته باشند...دلم میخواهد تو هم زیرزمینی داشته باشی تا بتوانی از پله هایش سر بخوری اگاه از درد پای بعدش...دلم میخواهد تو هم کوچه را با افتابه ابپاشی کنی تا موقع دویدن و بازی کردن بهانه دست کسی ندهی...دلم میخواهد تو هم دوچرخه سواری را زود یاد بگیری...و ذوق دور زدن دور حیاط بزرگ خانه و کند رکاب زدن زیر سایه ی درختان انگور برایت لذت بخش باشد...

دلم میخواهد....تو خوب کودکی کنی.....درست مثل دیروز من!

دلم میگیرد از این همه هیس و هووووس! از اینکه باید قانعت کنم به پارکینگ خانه بجای حیاط! از اینکه حیاطمان مشاع است...دلم میگیرد از اینکه کوچه هایمان حکم خیابان دارد...بوی مردانگی از کوچه ها رفته...دلم میگیرد از اینهمه تغییر....

دلم میگیرد از اینکه دلت را باید خوش کنم به دوساعت پارک و خانه ی بازی....چون حیاط نداریم...

دلم میخواهد ازاد ...ارام...شاد...کودک...فریاد بزنی...بازی کنی...بزرگ شوی...

میدانی حیاط خانه ها چه شد....روزگار...چرخش تند روزگار...حیاط ها را فروخت....درست مثل لگو بازی تو...خانه ها را روی هم چید...حیاط ها مشترک شد...میدانی چرا...اخر روزگار بچه ندارد...درک نمیکند!

اما ؛ حیات من

تو کودکی کن من زندگی را برای تو حیاط میکنم..........

تو بازی و شادی کن من تمام تلاشم را میکنم....شاید روزی حیاط خریدیم.....ان شاالله

شاید روزی با هم چای عصرانه را زیر درخت حیاط خانمان نوشیدیم....

دوستت دارم حیات من!

مبین و ایلیا....خانه اسباب بازی....

خدایا اینها هنوز بوی بهشت میدهند...هنوز فرشته اند...هوای کودکیشان را داشته باش!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

بهار
24 شهریور 91 18:12
مبین وقتی توی خونه عشق بزرگ میشه،همه عالم براش حیاط و بازیه...
حیات مبین،بدون حیاط هم جذاب و زیباست...
مبین هم داره خوب بچگی میکنه...از شیطنتاش پیداس...
الهی تو و پدرش سالم وپایدار باشین...
شادی و سلامتی دعای من برای جمع سه نفره تون...


بهار با صفام
کاش همینطور باشه که میگی...
من تمام تلاشمو میکنم درست مثل همه ی مادرها
ممنون برای دعا های قشنگت...
خوشبخــــــــــت باشی
سپید مامان علی
24 شهریور 91 21:53
فدای این مادر با این احساس پاکش
انشاءالله به زودی خانه حیاط دار بخرید و با کلی هیاهو مبین جونی بازی کنه


ان شاالله انچه بشود که خیر است
ممنون سپیده پاک!
خاله کوثری...
24 شهریور 91 23:37
جوووووووووووووووووووووونمی...چقد بزرگ شدی....ایلیا کوشولوم همینطور......نااااااااازی...عزیز آده خییییییلییییییی جیگر شدیا...لاحول ولا قوه الا باالله العلی العظییییییم....


اره بزرگ شدم...خیلی!!
مرسی خاله....بووووس مهربون
مامان رانیا
25 شهریور 91 12:53
چه خوشحال داره توپ بازی می کنه



.......
خاطره مامان بردیا
25 شهریور 91 15:07
به به مبین خان و ایلیا خان با هم قرار داشتند


خدایی جای همه ی بچه ها خالی بود....خیلی خوش گذشت
مامی گل
25 شهریور 91 17:18
وااای دلم براتون تنگ شده بود مبین جون بازی کن و شاد باش که مامانت یه فرشته مهربونه
ایشا... یه خونه حیاط دار میخرین زود زود


ممنون گلی مهربون...ایشالا....
خوشبخت ترین زن دنیا
25 شهریور 91 22:39
چقدر زیباست حس مادرانه تان .


ممنون خوشبخت مهربان
صدف
26 شهریور 91 0:20
چقدر توپ قلقلـــــــــــی جای آراد خالــــــــــــی
هدی جونم تو خونه ای با این همه عشق ، مبین بهترین بچگی رو میکنه .
مطمئنم خدا هم برای این خونۀ پر از عشق بهترینها رو میخواد


کاش...
واقعا جای اراد خالیییییییییی بود
ساناز
26 شهریور 91 16:30
ایشالله سهمتون از دنیا کنار همه خوبی یه خونه حیاط دارم باشه مامی مهربون



ایشالا ولی باید یه پول قلمبه هم از اسمون بیاد....ههه
مرسی عزیزم
سمیرا مامان آنیتا
27 شهریور 91 13:01
خدا حیات دلت رو برات نگه داره


ان شاالله مهربون
مامی یاسین و یسنا
30 شهریور 91 17:53
چای و عصرونه رو تنها نخورینا مارو هم دعوت کنین با هم بیشتر خوش میگزره
دنیا کوچکتر از این حرفاست به خونه ی حیاط دارم میرسی انشالله


نه....حتما میگم شما و اقا سید و یسنا خانوم بیاید..ما هم میایم خونه ی حیاط دار شما!
شادي
2 مهر 91 13:05
اخ هدي ، گفتي !

حياط خيلي خوبه . علاوه بر فرشته ها ، خودمونم كيف ميكنيم .

من و بهار كه لحظات خوبي رو ميگذرونيم تو حياط خونمون .
لحظاتي كه با هيچ چيز عوضش نميكنم .

ايشالله مبين هم به زودي صاحب يه حياط با صفا ميشه .

خوشبحالتون....حسابی کیف کن...
ایشالا عزیزم
جايي كه بتونه انرژزي ش رو هر چقدر كه ميخواد تخليه كنه