کوچولوی من بزرگ شدی
مبين ماه من
چند روزیه که چهار ماهگی رو تموم کردی و وارد ماه پنجم زندگی شدی پسرم
به اينه عكس العمل نشون ميدی و ذوق ميكنی براي خودت....
ترجيح ميدی وقتي بيداری فقط بشينی و بغل باشی و بازي و ....اصلا حالت دراز كش رو دوست نداری
با دستاي كوچولوت دستامو سفت ميگيری و سروگردنت رو از روي بالش بلند ميكنی و بايد بلندت كنم و ميشينی و مي ايستی...
اواز خوان كوچولوي خونه ما دوتا دستاتو به هم قفل ميكنی مثل ميكروفن مياری جلو دهنت..
لثه هات ميخاره و از هر چیزی برای خاروندن و تو دهن بردن استفاده میکنی...
وقتي تنهایی منو صدا ميكنی...
طاق باز خودتو هل ميدی پشت خيز ميری..ههههه...خودتو به سمت بالا هل ميدی و يه نيم متري جابجا ميشی
اسم خودتو ميشناسی و برميگردی...
موقع شير خوردن با دوتا دستات ماماني رو ميگيری كه خيالت راحت باشه و حسابي شيطوني كنی و سرتو به همه طرف ميچرخونی و حواست به همه هست ودوباره شير ميخوری و دوباره شيطوني ....
عاشق گردش و ددری
اب دهنت بيشتر شده
به يكي از حركتهاي بابایی حساسی و تا برات انجام ميده قهقه ميزنی....
لالايي رو خيلي دوست داری و حتما بايد برات بخونم تا بخوابی
لوستر خونه رو خيلي دوست داری خاموش يا روشن كلي براش ذوق ميكنی
سرعت دست و پا زدنت اينقدر زياده كه انگار فيلم رو تند كردي
خیلی خوش خنده اییییی
بالباسای قشنگی که مامانی زهرا برات خریده خوشتیپ ترینی....غیر از فامیل تو خیابون همه عاشق خودت و تیپ زدنت
منم که دارم زیباترین لحظه های عمرم رو در کنارت سپری میکنم نفسم