دایه یی!
دایه یی...
دایره میکشی...
تخیلی و با انگشت اشاره...با مدادشمعی و مداد رنگی...خودکار و مداد...هویج و شکلات...
دفترت گاه هواست...گاه ورق...گاه دیوار حمام ...گاه کاغذهای دیواری خانه
مهم نیست...
مهم این است که میدانی دایره گرد است...دایره هایت زیباترین دایره های دنیاست...هرچند در نظر دیگران بیضی باشند یا نیم دایره...برای من نقشِ دستِ بهشتی توست!
میگویم مبین دایره بکش برام....همان دم اجابتم میکنی....با هرچه دم دستت باشد...فرقی ندارد...و میگویی دایه یــــــــــــی ماما بیا دایه یی!
من فدای تو...ماشاالله
هر چیز گردی را که میبینی سریع شبیه سازی میکنی و میگویی دایه یی ...و با انگشت اشاره دورش را میکشی...
مبین مستِ این لحظه های توام...
مستِ چشمانت...عاشقانه دوستت دارم
خــــــــــــــــــدا...
در دایره ی قسمت ما نقطه پرگاریم/ لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمائی