مبين مبين ، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره

پسرم شکوفه بهاری، دخترم شکوفه ی صورتی

الله اكبر...

1393/12/26 20:10
نویسنده : مامان هدي
270 بازدید
اشتراک گذاری

يا رئوف...

پسر قشنگم
يادش بخير مسجد رفتن هايمان...من و تو و شهدا و مسجد!
اين يكسال سعادت نداشتم قدم به خانه ي خدا بگذارم، اما تو داشتي...
خدا تو را دعوت كرد، و من نميدانستم تو با دايي شهاب مسجد ميروي.
تا اينكه شبي كه از بيرون برگشتم برگه ي كوچكي را نشانم دادي و گفتي: مامان اين برگ جايزه ي مسجدمه اگه شيش تا بشه بهم جايزه ميدن.
دايي شهاب خنديد و گفت: تو پنج تا، من ده تا.
خيلي خوشحال شدم، باليدم از اين دعوت خودجوش، از دايي شهاب پرسيدم: واقعا كنارت نماز ميخونه؟ حرف نميزنه؟ 
دايي شهاب گفت: نه آجي از اول بهش گفتم نه اين ور نه اون ور رو نگاه نكن فقط روبرو ، وقت نماز حرف نزن، هركار من ميكنم تو هم بكن. 
تازه يبارم بهش گفتم هرچي حاج اقا پرسيد ازت تو فقط يا صلوات بفرست يا الله اكبر بگو. بعد حاج اقا ازش پرسيد اولين ذكر تسبيحات اربعه چيه كي بلده؟ مبين گفت الله اكبر! جايزه گرفت.
من:😍😂😄😘
بهتون جايزه ميدن و خوش ميگذره اين مسجد رفتنها...
تا جايي كه دايي شهاب خيليييي از همراهي تو اعتماد به نفس ميگيره😊.
تو خوشبخت ترين مبين دنيايي، براي داشتن دايي شهابت!
كنار دايي به اين كاملي قد كشيدن نعمت است... الگويي چون شهاب داشتن....
خدا را شاكرم براي اين روزها...
الحمدلله شكرالله ماشاالله.

مسجدِ شهرك.

پسندها (1)

نظرات (1)

معصومه
27 اسفند 93 18:17
ای جانـــــــــــــــم... خیلی خوبه... خیلی... ان شا الله همیشه و همه جا مسجد رفتنش ادامه داشته باشه... دایی شهاب...یه دایی کوچولو که داغ دل من رو تازه می کنه قدرشو بدون مبین
مامان هدي
پاسخ
ايشالا ايشالا چرا داغ دلت رو؟ دايي كوچولو داري؟