مبين مبين ، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره

پسرم شکوفه بهاری، دخترم شکوفه ی صورتی

كتابخوار...

1393/12/18 11:05
نویسنده : مامان هدي
148 بازدید
اشتراک گذاری

يا عليم...

ماييم و يك شهر كتاب...

تفريحمان است...
برويم قدم بزنيم، برسيم، حسابي كتابها را زير و رو كنيم، يكساعتي وقت بگذرانيم و....
كتابهاي انتخابيمان را توي دوتا كيسه ي جدا بياوريم خانه.
اما مگر طاقت مي آوري؟
يا بايد توي شهر كتاب بخوانم برايت
يا نيمكت روبرويش توي پياده رو...
يا ...
اينبار اينجا را انتخاب كردي!
_بذار يكم اينجا بشينم بخونم.. دير ميشه برسيم خونه😍
بعد از خواندن من، نوبت تو ميشود...يكبار هم خودت نگاه ميكني
حالا ديگر دلت ارام ميشود تا خانه كيسه را تكان ميدهي و ميخواني..كتاب مهربانم....
براي اين عشق تلاش كردم، خدارا شكر تو هم جوابم را دادي...
دوستت دارم كتابخوان من.
خدا جان فهم و قابليتِ حفظ و قرائت كتابت را به پسرم عطا كن. الهي آمين.

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

معصومه
19 اسفند 93 10:34
اومممممم... کتاب... مبین... دوستشون دارم! مبین مرد رویاهای منه!!!
مامان هدي
پاسخ
قربانت صبر ميكني؟ بيايم؟
معصومه
20 اسفند 93 16:12
حیف که طاقتم واسه داشتن یه فاطمه کمــــــــــه وگرنه صبر می کردم! حالا به فرض صبر کردم... به نظرت مبینِ جوان ، معصومه یِ پیرزن رو قبول می کنه؟؟ خودت دوس داری به جای نوعروس ، پیرعروس داشته باشی؟
مامان هدي
پاسخ
بابااااا قانع شدم بوخودا برا فاطمه ميام😘😘😘😘